در این مطلب یک استراتژی فارکس دیگر آموزش داده می شود. بی تردید هر کدام از این روش های معاملاتی حاصل فکر و تمرین و تست برروی مارکت می باشد. از اینرو هدف دیگر در ارائه و آموزش این شیوه ها و روش های معاملاتی از جمله استراتژی ترید پنج مرحله ای پر بازده اینست که می توان روش ترید جدید ایجاد نمود. هر چه بیشتر به رفتار بازار دقت شود آگاهی بیشتری کسب می شود و در تریدهای بعدی بهتر می توان نتیجه گرفت. ممکن است نتیجه دقت به رفتار بازار ایجاد یک استراتژی ترید جدید باشد
پنج مرحله تا باز کردن معامله
هر روش معاملاتی شامل قوانینی مخصوص به خود است. تریدر با رعایت این قوانین و رصد بازار می تواند ورود و خروج به موقع داشته باشد. البته که پایبند بودن به قوانین و پرهیز از هرگونه تصمیم گیری احساسی موفقیت در ترید را شتاب بیشتری می بخشد. هر گونه خلاقیت و تغییر در استراتژی ترید بایستی در حساب دمو تست شود. پس از بازدهی آن در مدت طولانی به استراتژی ترید در حساب ریل تبدیل می گردد
مرحله اول ؛ تشخیص بازار روند دار
زمان هایی در بازار وجود دارد که سودهای بسیار بزرگی در صورت باز کردن معامله ارائه می دهد. اما در مواقعی بازار دارای نوسانات زیاد می شود. در این مواقع بازار بین خریداران و فروشندگان دست به دست می شود و روند مشخصی بر بازار حاکم نیست. البته عده ای از تریدرها مهارت خاصی در کسب سود در بازار رنج دارند. اما به طور کلی اکثر فعالان بازارهای مالی به دنبال ترید در بازار جهت دار هستند. به عبارتی دیگر در زمان هایی که بازار پر نوسان است از ترید پرهیز می کنند
تحلیل با EMA 200
در مواقعی که EMA 200 فلت می شود و نمودار قیمت یا نرخ به صورت مکرر آن را قطع می کند بایستی از معامله کردن پرهیز نمود.
در مواقعی که نمودار در زیر یا بالای EMA 200 برای مدتی قرار دارد و خود EMA 200 شیب دار است بازار از نوع رونددار است. موقعیت های خرید در روند صعودی و موقعیت های فروش در روند نزولی ایجاد می شوند.
در تصویر فوق نرخ یا قیمت در زیر EMA 200 برای مدتی می باشد و خود EMA 200 نیز دارای شیب رو به پایین است. با یافتن مقاومت ها می توان از موقعیت های فروش بهره برد.
مرحله دوم ؛ تحلیل مالتی تایم فریم
در تحلیل چند تایم فریم هدف اینست که سطوحی که در آن پتانسیل بالای بازگشت روند وجود دارد یافته شود. اگر تنها به تایم فریم پایین توجه شود ممکن است در جایی معامله خرید باز شود که یک مقاومت وجود دارد. این مقاومت در تایم فریم های بالاتر قابل تشخیص بوده است. به همین ترتیب ممکن است معامله فروش در جایی باز شود که یک حمایت قوی تایم فریم بالاتر وجود دارد. از اینرو پیشنهاد می شود که به تایم فریم های بالاتر نیز توجه گردد.
به عنوان نمونه می خواهیم در تایم فریم 5 دقیقه ای ترید کنیم. می توان تایم های بالاتر چهارساعته و روزانه را برای ترسیم حمایت و مقاومت بررسی نمود. ابتدا تایم فریم روزانه برای تعیین سطوح مهم حمایتی و مقاومتی در نظر گرفته می شود.
پس از آن به تایم چهارساعته مراجعه شده و سطوح مهم این تایم نیز مشخص می شوند.
مرحله سوم ، تایم فریم ترید
حال به تایم فریم ورود به معامله یعنی 5 دقیقه ای مراجعه می شود. در این تایم بایستی شرایط ورود به معامله ابتدا بررسی شود. در صورت آماده بودن موقعیت معامله باز شود.
اندیکاتور قدرتمند MACD
در تصویر فوق از کراس دو خط در اندیکاتور مکدی برای ورود به معامله بهره برده شد. در سه نقطه 1 و 2 و 3 کراس صورت گرفت. در نقطه 1 کمی نرخ کاهش یافت اما دوباره بالا رفت. بایستی در چنین موقعیتی با بالا رفتن نرخ یا قیمت و قبل از رفتن معامله در محدوده زیان معامله بسته شود یا اینکه استاپ لاس فعال شود. اما در دونقطه 2 و 3 معامله باز شد و سود زیادی ایجاد شده است. که مقدار کاهش نرخ را می توان در تصویر مربوط به تایم فریم جهارساعته و روزانه مشاهده نمود.
شکست خط روند
می توان به جای استفاده از کراس در اندیکاتور MACD از پرایس اکشن استفاده کرد. در اینجا یک خط روند ترسیم نمود و با شکست آن و پولبک وارد معامله فروش شد.
مرحله چهارم
برای ورود به معامله بایستی مقدار یا سایز معامله مشخص شود. برای تعیین حجم معامله بایستی از فاصله نقطه ورود تا محل استاپ لاس کمک گرفت. بسیاری از تریدرهای مبتدی در انتخاب محل استاپ لاس دچار اشتباه می شوند و محلی نامناسب را انتخاب می کنند. اگر استاپ لاس خیلی نزدیک به محل ورود باشد در نتیجه معامله آنها خیلی زود با زیان کمی بسته می شود. منظور از بسته شدن زود هنگام اینست که پس از تاچ شدن استاپ لاس روند در همان جهت تحلیل شده و مورد انتظار پیش می رود. اگر استاپ لاس دورتر از فاصله مناسب باشد معامله دچار زیان بزرگ شده و همچنان باز است و مدیریت سرمایه رعایت نشده است.
اندیکاتور ATR
محل استاپ لاس بایستی پیش از باز کردن معامله مشخص گردد. با تعیین محل استاپ لاس مقدار سایز یا حجم معامله مشخص می گردد. پیش از این در مطلب دیگری نحوه استفاده از اندیکاتور ATR برای تعیین محل استاپ لاس توضیح داده شد.
پس از تعیین محل استاپ لاس و اینکه حداکثر 3 درصد از سرمایه در این معامله وارد شود می توان حجم معامله را تعیین کرد.
مرحله پنجم
در این مرحله محل تارگت یا حد سود (Take Profit) مشخص می شود. برای این منظور بایستی نسبت ریسک ریوارد معین باشد. کمترین نسبت برای ریسک به ریوارد یک به یک است. برخی ریسک به ریوارد حداقل برای معاملات خود را 1 به 1.5 در نظر می گیرند. بنابراین محل حد سود نیز مشخص می گردد.
جمع بندی
ترید سودآور آنچنان هم دشوار نیست. تنها داشتن نظم و رعایت اصول استراتژی ترید که قبلا تست و تمرین شده برای کسب سود کافیست. در این روش معاملاتی به نظر می رسد که مرحله چهار و پنج ورود به معامله را دچار تاخیر کند. تمرین و تکرار باعث می شود که این دو مرحله تنها چند ثانیه وقت بگیرد.
